|
فمینیسم در لغت: لغتی فرانسوی است و برای بیان کیفیات زنانه به کار می رود. فمینیسم در اصطلاح : فمینیسم دارای تعریف مشخصی نیست چرا که گاهی به یک جنبش و فعالیت برای احقاق حقوق زنان و گاه به یک نظریه در باب برابری زن و مرد در تمام شئون حیات او اطلاق می شود. در قرن 18و19 میلادی زمانی که انقلاب صنعتی رخ داد، سرمایه داران برای تامین نیروی انسانی مورد نیاز برای کارخانه های خود شروع به استخدام بی رویه ی زنان به جای مردان کردند، زیرا از طرفی زنان هم نیروی کار ارزانی بودند و هم میل به سرکشی و اعتراض در آنان به نسبت کمتر از مردان بود .این سرمایه داران با بهره کشی بی حد و حصر از زنان، آنها را به استثمار در می آوردند .اما سرانجام گروهی از این زنان در مقابل این ظلم و ستم تاب نیاورده و برای دفاع از حقوق پایمال شده خود صنفی را تشکیل دادند که بعد ها نام فمینیسم به خود گرفت. اما این جنبش نیز همانند بسیاری جنبشهای دیگر که با اهداف آزادیخواهانه تشکیل شده بودند تحت تسلط فکری ،سیاسی دولت قرار گرفتند و دولت با نفوذ در این جنبش کم کم آن را از مسیر اصلی خود منحرف کرده و در جهت اهداف خود سود برد یعنی نیرویی را که برای مقابله با منافع دولت به راه افتاده بود مهار کرده و به سود خود بهره برداری کرد. جنبش فمینیزم پس از اینکه تحت تسلط فکری و سیاسی دولت قرار گرفت راه را برای عملی کردن اهداف استکبار در کشور های جهان از جمله ایران هموار کرد. همانطور که می بینید این مکتب فکری در حال حاظر اهدافی را دنبال می کند که کاملا با اهداف اولیه ای که برای آن تشکیل شده بود در تضاد است. برخی اندیشه ای فمینیسم در مورد زن و خانواده: •برابری جنسیتی زن و مرد •آزادی سقط جنین •کنترل زن بر بدن خویش یکی از فاکتورهایی که امروزه فمینیسم در اغلب کشور های جهان از جمله ایران روی آن مانور می دهد مسئله برابری زن و مرد است . البته نه آن برابری که مد نظر اسلام است (برابری درانسانیت) بلکه برابری جنسیتی. یعنی اینکه زن از لحاظ فیزیکی می تواند وارد مشاغل سخت و مردانه شده وتوان مقابله با مرد در تمام زمینه ها را دارد. اما باید توجه داشت که ورود زن به این میدان رقابت نبردی نا برابر خواهد بود زیرا که آن دو از یک سنخ نیستند .درست است که در کمالاتی همچون انسانیت با یکدیگر برابرند ،اما همانطور که گفته شد از نظر فیزیکی و نیازهای روحی با یکدیگر تفاوت های بسیار دارند برای مثال در یک شغلی مثل بنایی ، زن به خاطر اینکه از نظر جسمی ضعیف تر ازمرد است واز طرفی هم روحیات ظریف پسندانه او با اینچنین شغلی سازگار نیست مسلما در برابر مرد شکست می خورد. شاید بتواند جسم خود را با آن تطابق دهد اما روح خود را نمی تواند با آن هماهنگ کند . فمینیسم در واقع یکی از بدیهی ترین امور را انکار می کند . قائل به برابری جسمی زن و مرد شدن نه تنها لطف به زن نیست بلکه ظلمی آشکار است. اسلام هنگام قانونگذاری و مشخص کردن تکالیف این دو تفاوتهای جسمی آنها را نیز در نظر داشته و با توجه به فطرت آنها تعیین تکلیف کرده.در اسلام رعایت تعادل یعنی عدالت بین زن ومرد مطرح است از این رو قائل به برابری انسانی آن دو می باشد. در واقع در اسلام جسم زن و مرد مطرح نیست بلکه تکامل انسانی و تقرب به درگاه خداوند متعال مد نظر است. واضح است که نسخه جدید غربی ها در این زمینه (فمینیسم) جز بدبختی و مشکل تراشی برای زن و مرد و بخصوص برای زن به همراه نخواهد داشت ، زیرا با نادیده انگاشتن تفاوت های زن ومرد مانع از آن می شود که آنان از توانمندی های خاص یکدیگر بهره مند شوند
نظرات شما عزیزان: 
 |
||
